اعتیاد اینترنتی؛ علل و پیامدهای آن
روابط مجازی، پویا هستند، میتوانند بسیار حمایتی باشند، و در مقایسه با منافع بالقوه، حداقل خطر را به دنبال داشته باشند. مردم به کمک اینترنت، روابط جدیدی را براساس فعالیت نو، برانگیزنده و تقویت کننده تشکیل میدهند. پس، عاقلانه است که انتظار داشته باشیم درصد بالایی از مردم در ظرف فاصله زمانی محدود جذب آن شوند(King۹۹۶:۱۰).
در پاسخ به این سوال که اینترنت واقعاً چه چیزی دارد که افرادی که از آن استفاده میکنند، به طور بالقوه دچار رفتارهای مخرب میشوند و این که چرا برخی مردم خودشان را در معرض خطر از دست دادن شغل، از همگسیختگی روابط، و یا زیان های مالی قرار میدهند، دیدگاه های مختلفی از زوایای گوناگون ایراد شده است. از طرفی، اعتیاد به اینترنت یک پدیده بین رشتهای است، و علوم مختلف پزشکی، رایانهای، جامعه شناسی، حقوق، اخلاق و رواشناسی هر یک از زوایای مختلف این پدیده را مورد بررسی قرار دادهاند. در هر یک از این علوم مختلف، نظریه هایی برای این اختلال مطرح شده است. همچنین در بسیاری از موارد، نظریه های مطرح شده، از چارچوب یک علم خارج میشود و ترکیبی از مفاهیم چندین علم را دربرمیگیرد.
با وجود پژوهش های فراوان و تلاش های هماهنگ برای شناسایی مهم ترین عوامل گرایش فرد به اعتیاد به اینترنت، همچنان موارد مبهم و پرسش های بسیاری فرا روی محققان و متخصصان این حوزه قرار دارد. وجود دیدگاهها، نظرات، تبیین ها و اختلاف نظر در مورد نحوه پدید آمدن، طبقهبندی، تشخیص، تداوم و استمرار اعتیاد به اینترنت، به پیچیدگی و معماگونه بودن این آسیب اشاره دارد. به همین دلیل است که هنوز هیچ فرد، نظریه و دیدگاهی که قادر به تبیین تمامی«رفتارهای اعتیادگونه» باشد، مطرح نشده است.
گروهول در توضیح این مسأله که چرا مردم به گونهای اعتیادآور از اینترنت استفاده میکنند، الگوی استفاده مرضی از اینترنت را پیشنهاد کرده و در این رابطه، دو دیدگاه ارائه میدهد:
۱. علت گرایش افراد به استفاده اعتیادآور از اینترنت، تمایل آنها به دوریگزیدن از مشکلاتی است که در زندگی شخصی با آنها مواجهند. به عبارتی، افراد برای این که از مشکلات زندگی فرار کنند، به اینترنت روی میآورند.
۲. دیدگاه دومی که گروهول درخصوص دلیل رویکرد افراد به استفاده اعتیادی از اینترنت بیان میکند، دیدگاه قابل قبول تری است. وی در این دیدگاه، به مراحلی اشاره میکند که فرد هنگام کار با اینترنت و کشف منابع آن، از آنها گذر میکند. مراحل مورد نظر گروهول به قرار زیر است:
۱. افسونگری یا وسواس؛ این مرحله زمانی است که محیط برای فرد تازه است و وی تازه وارد این محیط شده است. یا این که فرد یک کاربر قدیمی است که فعالیت جدیدی را در اینترنت پیدا میکند. مرحله اول، به شدت اعتیادآور است. در واقع، این حالت اعتیادی تا جایی ادامه دارد که فرد وارد مرحله دوم یعنی توهم زدایی یا سرخوردگی شود.
۲. توهمزدایی یا سرخوردگی؛ در این مرحله، فرد نسبت به فعالیتی که اغلب انجام میدهد، سرخورده و بیتمایل میشود. موقعی که فرد از این مرحله بگذرد، میتواند مطمئناً وارد مرحله سوم یعنی تعادل شود.
۳. تعادل؛نماد و مشخصه بارز مرحله سوم، استفاده طبیعی از اینترنت است. هر فردی در زمان های متفاوتی وارد مرحله سوم میشود. در جمعبندی این سه مرحله باید گفت که حتی گاه اتفاق میافتد که تمامی این مراحل به صورت چرخشی در فرد تکرار شوند. در واقع، سیر این مراحل به صورت خطی نیست. به ویژه، زمانی که فرد فعالیت جدید جالب دیگری را در اینترنت پیدا میکند، این مراحل دوباره در وی از نو شروع میشوند(Duran، ۲۰۰۳: ۲). معتادان اغلب یک«زندگی دوم»(Second life) و یا مفری را برای«فراموش کردن مشکلاتشان در هنگام آنلاین بودن ایجاد میکنند، درست مانند احساس کرختی و مستی که افراد معتاد به الکل در هنگام نوشیدن الکل گزارش میدهند».
سیگل و سنا در بررسی نظریههای مربوط به اعتیاد اینترنتی، به نظریه های کلان انحراف و کجرفتاری اجتماعی استناد کرده و این نظریه ها را به چهار دسته کلی تقسیم کردهاند که هر کدام از این دسته های کلی خود نظریه های مختلفی را در بر میگیرد.این چهار دسته کلی عبارتند از:
۱- نظریه های فردی ۲- نظریه های ساختار اجتماعی ۳- نظریه های فرایند اجتماعی ۴- نظریه های واکنش اجتماعی.
در نظریه های فردی، ریشه اختلال در خود فرد جست و جو می شود، یعنی ساخت زیست شناختی و ویژگی های روانشناختی شخص است که سازنده رفتار اوست. براساس این دیدگاه، شخصیت شامل تمامی جنبه های رفتاری، هیجانی، شناختی، اخلاقی، و حتی جنبه جسمانی، عصبی، هورمونی و بیوشیمیایی میشود که بهوجودآورنده رفتار بهنجار یا نابهنجار است. براساس نظریه های ساختار اجتماعی، رفتار بزهکارانه، ناشی از سازگاری فرد با شرایط حاکم در محیط های طبقه پایین است. سیگل و سنا نظریه های ساختار اجتماعی را به سه دسته تقسیم کردهاند:
۱. نظریه درهم ریختگی اجتماعی ۲. نظریه های فشار ۳. نظریه خرده فرهنگ(فرهنگ منحرف).
نظریه های فرایند اجتماعی، نابهنجاری را ناشی از تعاملات انسان ها در زندگی اجتماعی روزمره میدانند. نظریه های فرایند اجتماعی به نظریه های زیر تقسیم پذیرند:
الف- نظریه تداعی افتراقی ب- نظریه کنترل اجتماعی ج- نظریه کنترل اجتماعی هیرشی.
نظریههای واکنش اجتماعی، بر روی نقشی که نهادهای اقتصادی و اجتماعی در ایجاد رفتارهای نابهنجار دارند، متمرکز می شوند. یعنی روشی که در آن، جامعه از خود نسبت به فرد واکنش نشان میدهد و روشی که افراد نسبت به جامعه واکنش نشان میدهند. دو نظریه مهم در بین نظریه های واکنش اجتماعی، نظریه، «برچسب» و نظریه«تضاد» است(امیدوار و صارمی،۱۳۸۱: ۳۹-۳۸).